مهناز رئوفی یکی از مشهورترین بهائیان تازه مسلمانی است که مدتهاست با همکاری روزنامه کیهان به چاپ کتاب هایی در افشاگری این فرقه ضاله می پردازد. کتاب هایی که خشم سران بهائیت را درآورده است.
مهناز رئوفی یکی از مشهورترین بهائیان تازه مسلمانی است که مدتهاست با همکاری روزنامه کیهان به چاپ کتاب هایی در افشاگری این فرقه ضاله می پردازد. کتاب هایی که خشم سران بهائیت را درآورده است. او که برادرانش هم اکنون از سران این فرقه در ایران هستند، توانسته با آثار خود عده ی زیادی از جوانان و نوجوانان را دست این فرقه استعماری برهاند. فرصتی دست داد تا از طرف خوانندگان صاحب نیوز با او به گفتگو بپردازیم. گفتگویی صریح و ساده درباره خودش و این فرقه ضاله. امیدواریم این گفتگو برای همه خوانندگان جذاب و مفید واقع گردد. انشالله
– چرا با روزنامه کیهان همکاری کردید؟
– به نظرم آمد کیهان یکی از روزنامههای پرخواننده و ارزشی است که جسارت خوبی دارد. چند سال از تشرفم به اسلام گذشته بود ولی چون کیهان میخواندم میدیدم بهروز است و محتوا دارد؛ روزنامه جسوری هم هست و محافظهکار در ارایه اخبار نیست از این جهت با آنها کار کردم.
– از همان ابتدا به آقای شریعتمداری برای کار وصل شدید؟
– نه رفتم آنجا برای چاپ کتاب. گفتند مسئول انتشار آقای شایانفر است که بعد مرا به آقای شریعتمداری وصل کردند.
– اول مطالب شما به شکل پاورقی در کیهان چاپ میشد بعد به صورت کتاب درآمد؟
– نه، اول کتاب بود که برای چاپ برده بودم اما آقای شریعتمداری ترجیح دادند اول پاورقی بشود بعد به شکل کتاب چاپ کنند.
– پاورقی خوبی هم شد که با خوانندگان ارتباط برقرار نمود. نظرات مخاطبین در کل چگونه بود؟
– استقبال خیلی عالی کردند. اصلا چنین انتظاری را نداشتم چون تقریبا از اولین رمانهایم بود و این اقبال باعث شد تا انگیزه کار در من بیشتر شود.
– خاطره خوبی از این نظرات دارید؟
– پشت یکی از کتابهایم برای ارتباط با خوانندگان شماره صندوق پستی ام را داده بودم. از آن به بعد نامههای زیادی برایم آمد که نظرات زیادی در آنها قید شده بود. مخصوصا نامههای بهاییهایی که خیلی از بهاییت متنفر بودند و به حرفهای من اعتقاد داشتند ولی کوچکترین جرأت برای دادن عقیده نداشتند؛ شجاعت و جسارت من را تحسین میکردند بعضی از آنها همچنان با من ارتباط تلفنی دارند ولی خودشان را معرفی نمیکنند.
– بیشتر از کدام شهرها نامه داشتید؟
– اصفهان و تهران.
– با این تأثیرگذاری چرا اقدام به راهاندازی وبلاگ یا سایتی نمیکنید؟
-دلیلی ندارم؛ چون از روز اول با سایتی در مورد بهاییت پژوهی ارتباط پیدا کردم که در همان جا مقالات و کتاب هایم را میگذارند بهتر دیدم کار را به آنها بسپارم. البته جزو تحریریه سایت هم هستم.
– خیلیها برای ارتباط بیشتر و ارایه نظرات شخصیشان وبلاگ دارند. شما چطور؟ نمیخواهید وبلاگ هم راهاندازی کنید؟
– فعلا نه، چون کار من در حیطه نوشتن کتاب است شاید در آینده این کار را انجام دهم.
– تا به حال شده کسی با کتابهای شما مسلمان شده باشد؟
– خیلیها بودند که در نامههایشان گفتند ما کتابهای شما را خواندیم و حقیقت اسلام را پیدا کردیم، یکی هم نوشته بود نظرش نسبت به بهاییت عوض شده و اسلام آورده است. البته اینها را از نزدیک ندیدهام ارتباطات تلفنی بوده است.
– تا به حال به فکر ترجمه کتابهایتان هم افتادهاید؟
– کتابها به زبان انگلیسی ترجمه شده که قرار است اول پاورقی روزنامه شوند بعد به چاپ برسند.
– به نظر شما بهترین مستندی که در زمینه معرفی بهاییت کار شده کدام است؟
– مستند «ساکنین کسوف» بهنظرم خیلی خوب بود زیرا به شخصیت خودمان نپرداخته و معرفی نکرده است اما حقایق و خشونت بهاییت را به خوبی نشان داده؛ چیزی که کمترکسی به آن اشاره کرده است. بهاییان برخلاف چهره مظلومی که دارند فوقالعاده خشن و خطرناک هستند.
– تا به حال شده بهایی توابی به شما مراجعه کند؟
– درهمایشی خیلی از توابین بودند؛ با هم ارتباط پیدا کردیم ولی بعداز آن دیگر ارتباطات قطع شد.
– فکر نمیکنید این ارتباطات نیاز است؟
– بله خیلی، انشاالله تصمیم دارم در آینده مؤسسهای تأسیس کنم تا این روابط بیشتر شود. البته نیاز به حمایت مالی است.
– این موسسسه در کجا تأسیس خواهد شد؟
– در شهر خودم همدان.
– در زمانی که بهایی بودید قطعا به شهرهای مختلفی سفر میکردید. تراکم جمعیت بهاییان بیشتر در کدام شهرها بود؟
– تهران، شیراز و اصفهان.
– و کمترین جمعیت در کدام شهر؟
– قم.
– چند وقت پیش در خبرها آمده بود خانه پدر «بهاء» (سرکرده و بنیان گذار فرقه ضاله بهائیت) در تهران توسط میراث فرهنگی به ثبت ملی رسیده. نظر شما دراین باره چیست؟
– خبرخیلی عجیبی است که به شدت ناراحت شدم زیرا این خانه جاسوسی و تیمی بهاییت است و به جای ثبت باید تخریب بشود تا برای بهاییان جنبه تقدس نداشته باشد. آنجا محلی است که استعمارگران برای نابودی اسلام و تشیع برنامه ریزی می کردند.
– به نظر شما نقش انجمن حجتیه بعد از انقلاب در مورد جریان بهاییت چگونه بوده است؟
– انجمن حجتیه با فرقه بهاییت چندان فرقی ندارد زیرا اسلام را منحصر و در تنگنا قرار داده و انحراف شدید با مسیری غلط را دنبال میکند. در مورد بهاییت باید بگویم فعالیت های این انجمن موفق نبوده است.
– انجمن حجتیه هنوز هم با فرقه بهائیت (در حالت نفوذ در این فرقه) مرتبط هستند؟
– زیاد در جریان نیستم و
لی همچنان کار میکنند. البته مثل گذشته چندان نقشی ندارند.
– کسی هم از بهائیان جذب آنها شده است؟
– اگر کسی هم جذب میشد قلبا نبوده و بدتر اثر منفی روی آنها میگذاشت. اصلا موضع انجمن حجتیه غلط بود. آنها بجای ریشه به سراغ ساقه ها و برگ ها رفته بودند در حالی که حکومت شاه خود علنا بهائیت را پر و بال می داد و حتی وزرای بهائی را سر کار می آورد.
– به نظرشما برای معرفی اسلام به بهاییان چه باید کرد؟
– باید تمام کارهای لازمه را انجام داد. دیگر حجت تمام شده است. رسانهها در این زمینه باید کار کنند. هرکس در راستای هدایت کار میکند ولی آنچه کمتر بدان پرداخته شده، آن است که باید خودمان اعمالمان را درست انجام بدهیم و مسلمان واقعی باشیم زیرا عمل بیشتر از حرف اثر دارد.
– زیباترین چیزی که در اسلام دیدید چه بود؟
– همه چیز اسلام زیباست مانند حجاب زن که برای من خیلی زیباست. در بهائیت این موضوع وجود ندارد اما اسلام با حجاب به زن شخصیت داده است یا ۱۴ معصوم علیه السلام که میشود به راحتی به آنها تکیه کرد و کمک خواست. اوج زیبایی اسلام هم در توحید است زیرا کاملترین توحید در ادیان را باید در دین اسلام دید.
– در بهاییت توحید وجود نداشت؟
– نه، در بهائیت شرک حاکم است زیرا «بهاء» خودش را بالاتر از خدا میداند هرچند واسطه مردم و خداست اما خدا حضوری کمرنگتر دارد که مردم بهجای ارتباط با خدا با او مرتبط میشوند.
– همچنین در بعضی متون می بینیم که «بهاء» خود را خدا معرفی میکند. چگونه است؟ مگر در بهاییت خدا وجود ندارد؟
– خدا وجود دارد اما خیلی کمرنگ و حاشیهای است. خدا میتواند همه پیامبران یا خود شخص «بهاء» باشد. فرقی ندارد البته اسم همه پیامبران را میآورند که عوام فریبی است تا قصد اصلی«بهاء» افشا نشود. وقتی میگویند «یا بهاء!» یعنی یا خدا؛ شاید بهخاطر همین است که در نماز سوره توحید را داریم و این فرقهها میخواهند توحید خدا را کناربگذارند درحالیکه زیباترین مسأله اسلام توحید است.
– همانطورکه گفتید بهاییت محصول استعمار است. آیا زبان مشترکی بین بهاییان وجود دارد مثل زبان عبری در بین یهودیان؟
– نه هرگز زبان خاصی نداشتند ولی «بهاء» اشاره کرده که باید خط و زبان مشترک داشته باشند.اما با وجود تلاش های زیادی که سران فرقه کرده اند این اتفاق هنوز نیفتاده است. مقداری روی زبان «اسپرانتو» کارکردند برای یک زبان خود ساخته ولی نتوانستند به نتیجه برسند. فعلا هرکس از بهائی ها در هر جایی که هستند به زبان مادری همانجا صحبت میکنند.
– مشخصه بهاییان چیست تا تشخیص بدهیم یک فرد بهائی است؟
– بهاییان فوق العاده متعصب هستند. آنها از طرف مرکز بهائیت در اسرائیل دستور دارند تا عقاید خود را بدون مخفی کاری اعلام کنند. برای همین به راحتی می توانید بفهمید یک فرد بهائی است یا نه.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ