نقدی بر بیانیه سازمان منطقه آزاد قشم در محکومیت سوء قصد به مدیرعامل این سازمان

نقدی بر بیانیه منتشر شده سازمان منطقه آزاد قشم در محکومیت سوء قصد به مدیرعامل این سازمان: سازمان منطقه آزاد قشم، در واکنش به سوء قصد به حمیدرضا مومنی، مدیرعامل این سازمان، بیانیه‌ای را منتشر کرد. این بیانیه به گونه‌ای نوشته شده است که گویی یک عالم یا یک فرد نظامی و یا لااقل فردی […]

نقدی بر بیانیه منتشر شده سازمان منطقه آزاد قشم در محکومیت سوء قصد به مدیرعامل این سازمان:

سازمان منطقه آزاد قشم، در واکنش به سوء قصد به حمیدرضا مومنی، مدیرعامل این سازمان، بیانیه‌ای را منتشر کرد. این بیانیه به گونه‌ای نوشته شده است که گویی یک عالم یا یک فرد نظامی و یا لااقل فردی با یک هدف مذهبی یا عقیدتی مورد سوء قصد قرار گرفته است. از همان ابتدای بیانیه، به اصطلاح جو زدگی موج میزند. بیانیه با «بسم رب الشهدا و الصدیقین» آغاز شده است. این جمله معمولا در بیانیه‌هایی نوشته می‌شود که خبر مربوط به شهداست؛ یا از شهادت کسی خبر می دهد یا از خانواده شهدا؛ آغاز بیانیه با چنین مطلعی برای اشاره به سوء قصد و آن هم نافرجام مدیرعامل سازمانی که هدف و عملکردش اقتصادی چه توجیهی دارد؟
عنوان بیانیه در سایت این سازمان تا حدودی قابل قبول است و همچنین ادامه‌اش که بیان شده چراغ توسعه در قشم خاموش شدنی نیست و این سازمان بیش از گذشته در این مسیر گام برخواهد داشت.
اما با آغاز متن اصلی ناگهان باز فضای ایدئولوگ بر بیانیه سایه می‌گسترد. بیانیه مذکور در مواضعی عجیب و باور نکردنی آمریکا و اسرائیل را پشت صحنه و صحنه گردان سوء قصد به مومنی معرفی می‌کند. در بیانیه آمده است: دشمنی که…در جنگ مستقیم با سلیمانی ها و فخری‌زاده‌ها عاجز ماند و دست به ترورشان زد، اینبار در جزیره قشم اقدام به ترور عالی‌ترین مقام دولت در قشم نمود… .
نخستین مساله‌ای که به ذهن می‌رسد این است که شهیدان سلیمانی و فخری‌زاده در جنگ مستقیم با آمریکا و اسرائیل حضور نداشته و اصولا این دو کشور با ایران جنگ مستقیم نداشته‌اند! وانگهی، ارتباط دادن سوء قصد مومنی به شهادت شهیدان سلیمانی و فخری‌زاده، همچون قیاس طوطی در داستان مثنوی است که به صاحبدلی گفت:
از چه ای کَل با کَلان آمیختی؟
تو مگر از شیشه روغن ریختی؟
از قیاسش خنده آمد خلق را
کاو چو خود پنداشت صاحب دلق را
مومنی یک مدیر است و هیچ ارتباطی با مسائل ارزشی از آن دست که عرف جامعه است ندارد. همچنان که اکنون که وی دچار آسیب دیدگی شد، به عنوان جانباز شناخته نمی‌شود. می‌توان پرسید که اینگونه بزرگ‌نمایی‌ها با چه هدفی صورت می‌گیرد؟
این بیانیه که مشحون از مواضع متناقض است در ادامه داعیه مبارزه با فساد را عنوان کرده و بیان کرده که این راه با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت و در انتهای این ادعا از قول امام راحل بیان کرده است که: «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شود». این سخن نیز در ادامه سخنانی است که طرح آن در این بیانیه بی معنا می‌نماید. چرا که امام خمینی(ره) این سخن را در ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ و مراسم بزرگداشت شهید مطهری بیان کردند. مطهری شخصیتی مذهبی و به نوعی معمار فرهنگی و فکری انقلاب ما محسوب می‌شود. و بیان این سخن در کانسپتی ناشی از ایدئولوژی و مذهب معنا می یابد. سابقه آقای مومنی گویای آن است که وی یک فردی با فعالیت‌های اقتصادی است. معاونت برنامه‌ریزی و مشاور اقتصادی و سرمایه گذاری در خراسان رضوی، مدیر کل امور اقتصادی استانداری های وزارت کشور، عضو کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در استانبول، مدیرعاملی کمباین سازی ایران و مشاور معاون وزیر و مشاور استاندار همدان، هیچکدام عنوانی فرهنگی نیستند. بنابراین سوء قصد به وی را نمی توان به متنی ارجاع داد که با سخن مذکور از امام راحل قابل معنا باشد.
این ندانستند ایشان از عمی
هست فرقی در میان بی‌منتهی
نکته‌ی آخر آنکه نباید قبل از دستگیری عاملین و مشخص شدن انگیزه آنها و قبل از اعلام نتایج هیات تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی که تقریبا همزمان با سوء قصد به مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم در این منطقه آغاز به کار کرد، فضایی ساخت که این سوء قصد را ناشی از مبارزه سازمان مذکور با فساد تلقی کرد؛ چرا که این امر بار و فشار تاثیرگذاری بر کار هیات مذکور و همچنین بر رویه فعالیت نیروی انتظامی و قضایی خواهد داشت. زیرا برای افراد مطلع و به ویژه نیروی انتظامی همواره گزینه‌های متفاوتی در رابطه با حادثه‌ی سوء قصد وجود دارد که البته تشریح تمام احتمالات در این مقال نمی‌گنجد و آن را به فرصتی دیگر می‌نهیم.
در پایان ضمن آرزوی سلامتی برای مدیرعامل و مدیر تشریفات سازمان منطقه آزاد قشم تاکید می‌شود سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که صیت شجاعت و اخلاصش آفاق جهان را درنوردید و شهید فخری‌زاده که آوازه علمش دشمنان را به هراس انداخته بود، در قامت اسطوره‌های حقیقی و قهرمانان ملی و مذهبی این آب و خاک قرار دارند و نباید هر مساله‌‌ای را با آن مقایسه و آنان را به سطح دعوی‌های خود، هرچند برحق و ارزشمند، تسری داد.