لو رفتن نامه عاشقانه عاشق ترین مرد جهان به معشوقش

همه روزه اخبار مختلفی در مورد لو رفتن اسرار خانوادگی و شخصی افراد مختلف در رسانه ها مطرح می شود امروز نامه عاشقانه مردی به معشوقش لو رفته است که بازتاب جهانی دارد و بسیاری آن را خوانده اند و با خواندن نامه گریه ها کردند و لبخند ها زدن نامه ای که با خواندنش […]

همه روزه اخبار مختلفی در مورد لو رفتن اسرار خانوادگی و شخصی افراد مختلف در رسانه ها مطرح می شود امروز نامه عاشقانه مردی به معشوقش لو رفته است که بازتاب جهانی دارد و بسیاری آن را خوانده اند و با خواندن نامه گریه ها کردند و لبخند ها زدن نامه ای که با خواندنش هر عاشقی را عاشق خود کرد و از بودن در کنار این عاشق و معشوق عاشق شدند نامه ای که خواندنش لذت دارد و درس عشق بازی می آموزد نامه ای که تا امروز میلیون ها نفر آن را خوانده اند و باز هم به خوانندگان آن اضافه می شود

متن نامه به اینصورت است

 

خدایا سلطنت و پادشاهیت بس بزرگ و مقامت بسى بلند است مکر و تدبیرت در کارها پنهان و امر و فرمانت آشکار است‏

قهرت غالب و قدرت و نیرویت نافذ است و گریز از تحت حکومت تو ممکن نیست خدایا نیابم

براى گناهانم آمرزنده‏اى و نه براى کارهاى زشتم پرده‏پوشى و نه کسى را که عمل زشت‏

مرا به کار نیک تبدیل کند جز تو، نیست معبودى جز تو منزهى تو و به حمد تو مشغولم من به خویشتن‏

ستم کردم و در اثر نادانیم دلیرى کردم و به اینکه همیشه از قدیم به یاد من بوده وبر من لطف و بخشش داشتى آسوده خاطرنشستم اى خدا

اى مولاى من چه بسیار زشتیها که از من‏پوشاندى و چه بسیار بلاهاى سنگین که از من بازگرداندى و چه بسیار لغزشها

که از آن نگهم داشتى و چه بسیار ناراحتیها که از من دور کردى و چه بسیار مدح و ثناى خوبى که‏ من‏ شایسته ‏اش ‏نبودم ‏و تو آن را

منتشر ساختى خدایا بلاى من بسى بزرگ است و بدى حالم از حد گذشته و اعمالم نارسا است

و زنجیرهاى علایق مرا خانه‏ نشین و آرزوهاى دور و دراز مرا از رسیدن به منافعم بازداشته و دنیا با ظواهر

فریبنده‏ اش مرا گول زد و نفسم بوسیله جنایتش و به مسامحه گذراندم اى آقاى من پس از تو مى‏خواهم به عزتت که بدى رفتار و کردار

من دعایم را از اجابتت جلوگیرى نکند و رسوا نکنى مرا به آنچه از اسرار پنهانى من‏

اطلاع دارى و شتاب نکنى در عقوبتم براى رفتار بد و کارهاى بدى که در خلوت انجام دادم

و ادامه دادنم به تقصیر و نادانى و زیادى شهوت‏رانى و بى‏خبریم و خدایا

به عزتت سوگند که در تمام احوال نسبت به من مهربان باش و در تمام امور بر من عطوفت فرما اى معبود من و

اى پروردگار من جز تو که را دارم که رفع گرفتارى و توجه در کارم را از او درخواست کنم اى خداى من و

اى مولاى من تو بر من حکمى را مقرر داشتى که در اجراى آن پیروى هواى نفسم را کردم و از فریبکارى دشمنم در این باره

نهراسیدم پس او هم طبق دلخواه خویش گولم زد و قضا (و قدر) هم با او کمک‏ کرد  ودر اثر همین ماجراى شومى که بر سرم آمد

نسبت به پاره‏اى از حدود و احکامت تجاوز کردم و در برخى از دستوراتت راه مخالفت را پیمودم پس در تمام آنچه‏

پیش آمده تو را ستایش مى‏کنم و اکنون از حکمى که درباره کیفر من جارى گشته و قضا و آزمایش تو

مرا بدان ملزم ساخته حجت و برهانى ندارم و اینک اى معبود من در حالى به درگاهت آمده‏ام که درباره‏ات کوتاهى کرده و

بر خود زیاده ‏روى ‏نموده ‏و عذرخواه و پشیمان و دل‏شکسته و پوزش‏ جو و آمرزش طلب و بازگشت کنان و به گناه خویش اقرار و اذعان و

اعتراف دارم و راه گریزى از آنچه از من سر زده نیابم و پناهگاهى که بدان رو آورم در کار خویش ندارم جز اینکه‏

تو عذرم بپذیرى و مرا در فراخناى رحمتت درآورى پس اى خداى من عذرم بپذیر و بر سخت‏ پریشانیم رحم کن

و از بند سخت گناهانم رهائیم ده اى پروردگار من بر ناتوانى بدنم و نازکى پوست تنم‏

و باریکى استخوانم رحم کن اى کسى که آغاز کردى به آفرینش من ‏و به‏ یاد من‏ وبپرورش م‏و به‏ احسان ‏وخوراک دادنم اکنون به همان بزرگوارى و

کرم نخستت و سابقه احسانى که به من داشتى مرا ببخش اى معبود من و اى آقاى من و اى پروردگارم آیا تو به راستى‏

چنانى که مرا به آتش عذاب کنى پس از اینکه به یگانگیت اقرار دارم و دلم به نور معرفتت آباد گشته و

زبانم به ذکر تو گویا شده و نهادم به دوستى تو پیوند شده و پس از اعتراف صادقانه و

دعاى خاضعانه ‏ام به مقام بنده ‏پرورى و ربوبیتت؟ بسیار دور است! تو بزرگوارتر از آنى که از نظر دور دارى کسى را که خود پروریده ‏اى یا

دور گردانى کسى را که خود نزدیکش کرده یا تسلیم بلا و گرفتارى کنى کسى را که خود سرپرستى کرده‏

و به لطف پروریده‏اى و کاش مى‏دانستم اى آقا و معبود و مولایم آیا چیره مى‏کنى آتش دوزخ را بر

چهره‏هایى که در برابر عظمتت به سجده افتاده و بر زبانهایى که صادقانه به یگانگیت گویا شده و سپاسگزارانه

به شکرت باز شده و بر دلهایى که از روى یقین به خدائیت اعتراف کرده ‏اند و بر نهادهایى که‏

علم و معرفتت آنها را فرا گرفته تا به جایى که در برابرت خاشع گشته و بر اعضاء و جوارحى که مشتاقانه به پرستشگاه ایت‏

شتافته و با حال اقرار به گناه جویاى آمرزش تو هستند چنین گمانى به تو نیست

فراز های از دعای کمیل