ضرورت مدیریت بومی در استراتژیک‌ترین جزیره اقتصادی ایران و خلیج فارس

ابراهیم بلالی قشمی پژوهشگر حوزه اقتصاد-مالی و عضو انجمن مهندسی مالی ایران معتقد است: قرار دادن افراد بومی در سمت های مدیریتی در منطقه ژئواستراتژیک قشم ، افزون بر بالابردن درجه ی کارآمدی و کیفیت خدمات، اعتماد و امید مردم در آن منطقه را نیز افزایش خواهد داد و عدم استفاده از نخبگان بومی برای […]

ابراهیم بلالی قشمی پژوهشگر حوزه اقتصاد-مالی و عضو انجمن مهندسی مالی ایران معتقد است: قرار دادن افراد بومی در سمت های مدیریتی در منطقه ژئواستراتژیک قشم ، افزون بر بالابردن درجه ی کارآمدی و کیفیت خدمات، اعتماد و امید مردم در آن منطقه را نیز افزایش خواهد داد و عدم استفاده از نخبگان بومی برای اداره و مدیریت منطقه ای که در آن زندگی می کنند،‌ افزون بر این که دولتمردان را از مزیت نسبی بکارگیری ظرفیت های منحصر به فرد این افراد محروم می کند،‌ موجب شکل گیری حس ناامیدی و بی اعتمادی به حاکمیت در میان مردم این منطقه می شود؛ مساله یی که تهدیدی جدی برای انسجام و وفاق ملی به شمار می آید.

ابراهیم بلالی قشمی در یادداشتی آورده است: استفاده از مدیران و نخبگان بومی همواره یکی از انتظارهای اساسی مردم از دولت های مختلف بوده است. هر چند که دولت های پیشین همواره سعی داشتند با وعده های مختلف نشان دهند که قصد اجرایی کردن این خواسته را دارند، اما تداوم این خواسته طی سالیان گذشته نشان می دهد که مردم شاهد نشانه های جدی از برآورده شدن خواسته ی خود نبوده اند.
تجربه ثابت نموده که استفاده از نیروهای بومی در پست های مدیریتی این نظریه را تایید می کند که استفاده از این نیروها در منطقه خودشان، هم برای دولت و هم برای مردم آن منطقه از مزایای چشمگیری برخوردار است. افزون بر این، به نظر می رسد یک مدیر بومی که از «تعهد» و «تخصص» لازم برخوردار باشد به دلایل گوناگون نسبت به یک مدیر غیربومی دارای تعهد و تخصص از توانایی بیشتری در اداره منطقه خود برخوردار باشد، بر این باوریم که مدیران بومی به دلیل آشنایی با مناطق خود، می توانند به بهترین شکل با مردم ارتباط داشته باشند و با ریشه یابی مشکل ها، راهکارهایی جدی برای آن ارایه دهند.

در مقابل یکی از آسیب های مدیریت غیر بومی، بی اعتمادی و شناخت نداشتن از سرمایه‌های بومی است که سبب می شود برخی از این مدیران، رویکرد باندبازی و خویشاوند سالاری را گسترش دهند. در برخی از موارد مدیر غیربومی سرمایه‌ها و منابع انسانی فرهیخته را مزاحم، رقیب و جانشین خود می‌پندارد و اقدام به حذف شخصیت‌های بومی می کند. اما این مدیران بومی هستند که آغوش خود را برای تربیت فرزندان بومی می‌گشایند و در پشتیبانی از آنها از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند، مدیر غیر بومی به دلیل زودگذر بودن دوره ی ماموریت خود، اهل آزمون و خطا نیست و خود را اسیر تحول یا اصلاح غیر لازم امور نمی‌کند در حالیکه یکی از مولفه های کلیدی موفقیت در مدیریت، ‌ قدرت خطر پذیری است. یکی دیگر از مشکل های مدیریت غیر بومی نیز بحث اسکان موقت این افراد است. مدیر غیربومی به طور معمول، مقیم منطقه نیست. مدیر غیر بومی گاه به دور از خانواده‌، درگیر دغدغه و تشویش‌های روحی و روانی است که این امر موجب می‌شود که در برخی از موارد، وی حضور مستمر، ثبات رای و نظارت پیوسته در محل کار نداشته باشد.

پایان سخن؛ انتظار می رود دولت آیت… سید ابراهیم رئیسی که با شعار دولت مردمی برای ایران قوی سکاندار امور اجرایی کشور شده
« سنت شکنی » کند و به دور از هرگونه حب و بغض، برخی از نابرابری های سلیقه یی در این منطقه ژئواستراتژیک را از بین ببرد؛ زیرا هرگونه تبعیض و بی عدالتی، تفاوت های میان هویت های گوناگون را تقویت و گرایش به هویت ملی را تضعیف می کند، در پایان باید گفت انتخاب مدیران بومی به این معنا نیست که افراد غیر بومی ‌نمی‌توانند در راستای عمران و آبادانی منطقه و ایجاد رفاه برای شهروندان موثر واقع شوند؛ ولی به نظر می‌رسد فردی که با کاستی‌ها و کمبودهای منطقه ی خود آشنایی بیشتری دارد، می تواند با تعصب و دلسوزی که نسبت به همشهریان خود دارد، بهتر درد مردمان خود را بفهمد.