خاطرات ناخداهای قشم از سفرهای دریایی

در حدود نیم قرن پیش، صدها جهاز یا لنج بادی در پهنه وسیع آب‌های خلیج فارس، دریای عمان و دریای سرخ به تجارت و سیاحت مشغول بودند و در هر گوشه و کنار این دریاها، دریانوردان شجاع ایرانی با جهازهای دست‌ساز خویش با بادبان‌های برافراشته، سیطره ایران را بر آب‌های اطراف قاره آسیا گوشزد می‌کردند. […]

در حدود نیم قرن پیش، صدها جهاز یا لنج بادی در پهنه وسیع آب‌های خلیج فارس، دریای عمان و دریای سرخ به تجارت و سیاحت مشغول بودند و در هر گوشه و کنار این دریاها، دریانوردان شجاع ایرانی با جهازهای دست‌ساز خویش با بادبان‌های برافراشته، سیطره ایران را بر آب‌های اطراف قاره آسیا گوشزد می‌کردند. اینک در این بخش از گزارش‌های فارس با خاطرات ناخدایان پیر و دریانوردان دریادل هرمزگان همراه می‌شویم.
در حدود نیم قرن پیش، صدها جهاز یا لنج بادی در پهنه وسیع آب‌های خلیج فارس، دریای عمان و دریای سرخ به تجارت و سیاحت مشغول بودند و در هر گوشه و کنار این دریاها، دریانوردان شجاع ایرانی با جهازهای دست‌ساز خویش با بادبان‌های برافراشته، سیطره ایران را بر آب‌های اطراف قاره آسیا گوشزد می‌کردند.

سفرهای تجاری به سواحل و بنادر هندوستان، چین و آفریقا با سوغاتی از فرهنگ همراه بود که آداب و رسوم مناطق جنوبی کشور متاثر از آن است.

در سال ۲۰۱۱، فنون سنتی دریانوردی، صیادی و لنج‌سازی خلیج فارس و قصه‌پردازی اجرایی (نقالی) به‌عنوان هنرهای مختص ایرانیان در فهرست میراث ناملموس سازمان جهانی یونسکو ثبت جهانی شد.
در حدود نیم قرن پیش، صدها جهاز یا لنج بادی در پهنه وسیع آب‌های خلیج فارس، دریای عمان و دریای سرخ به تجارت و سیاحت مشغول بودند و در هر گوشه و کنار این دریاها، دریانوردان شجاع ایرانی با جهازهای دست‌ساز خویش با بادبان‌های برافراشته، سیطره ایران را بر آب‌های اطراف قاره آسیا گوشزد می‌کردند.

سفرهای تجاری به سواحل و بنادر هندوستان، چین و آفریقا با سوغاتی از فرهنگ همراه بود که آداب و رسوم مناطق جنوبی کشور متاثر از آن است.

در سال ۲۰۱۱، فنون سنتی دریانوردی، صیادی و لنج‌سازی خلیج فارس و قصه‌پردازی اجرایی (نقالی) به‌عنوان هنرهای مختص ایرانیان در فهرست میراث ناملموس سازمان جهانی یونسکو ثبت جهانی شد.

یکی از جذابیت‌های قشم که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد کارگاه‌های لنج‌سازی است. در گذشته این صنعت رونق زیادی داشته است اما امروزه با پیشرفت صنعت کشتی‌سازی، لنج‌های چوبی طرفدار زیادی ندارند و احتمالا سفارش و ساخت هر لنج چندسالی طول می‌کشد.

لنج‌ها در واقع کشتی‌های کوچک و قایق‌های بزرگ باری و مسافربری هستند که در خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند دیده می‌شود.

پایه و اساس ساخت این لنج‌ها بر اساس قایق‌های بادبانی است اما تفاوت آنها با بادبان‌ها، داشتن موتوری برای حرکت است. لنج‌ها دارای عرشه باز و نیمه‌باز هستند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید برای ساخت یک لنج در حدود ۲ سال زمان لازم است و یک تیم ۵ الی ۶ نفره بر روی آن کار می‌کنند تا یک لنج به انتهای مراحل ساخت خود برسد.

یک لنج معمولی می‌تواند تا ۱۰۰ سال عمر کند و این در حالیست که برای ساخت آن بیش از ۳ میلیارد تومان هزینه لازم است. در مسیر اسکله لافت تا جزیره قشم چندین کارگاه لنج‌سازی به چشم می‌خورد که گردشگران داخلی و خارجی از آن‌ها بازدید می‌کنند.

مهد لنج‌سازی در جزیره قشم روستای «پی‌پشت» است. شواهد تاریخی نیز حاکی از آن است که در گذشته‌های دور پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس لنج‌های خود را از این روستا خریداری می‌کردند.

جالب است بدانید که لنج‌ها بخشی از صنایع دستی قشم محسوب می‌شوند. چراکه در ساخت آنها هیچ نقشه از پیش تعیین شده‌ای، وجود ندارد یعنی هر لنج به نوبه خود متفاوت است. ساخت لنج در واقع علمی است که هر هنرمندی از پدر خود می‌آموزد که به‌صورت تجربی نسل به نسل در میان مردمان این روستا منتقل شده است.

هر فرد سعی بر خلق یک اثر جدید دارد اما از آنجایی که این کار به تخصص نیاز دارد، زحمت بسیار و مزد کمی دریافت می‌شود و ممکن است زحمت دو ساله آن‌ها با به آب انداختن آن هدر رود. اما همین لنج‌سازی، امروز به‌عنوان بزرگترین صنایع دستی بشر شناخته شده است.

اینجا و در کنار لنج‌های برافراشته خلیج فارس که هنوز هم ساخت آنها ادامه دارد و جزو بزرگترین صنایع دستی‌های جهان به‌شمار می‌روند، هستند دریامردان ریش‌سپیدی که کشتی‌های بادبانی را از فرسنگ‌ها راه تا دریاهای دور می‌بردند تا تجارت و فرهنگ، ره‌توشه ای باشد برای سوغات از آسیا تا اروپا و آفریقا.

اما این لنج‌ها که در دیرباز و حالا نیز در گویش محلی به آن «جهاز» می گفته و می‌گویند، خاطراتی سینه به سینه دارد که نحوه کار با آن را تنها می‌توان از مردانی پرسید که بازمانده آن نسل طلایی سختی و کوشش‌های دریادلانه بودند و با زدن دل خود به امواج سهمگین دریا از کران تا بی‌کران را شکافته تا با ره‌توشه علم تجربی و رنج، گنجی به دست آورند که هم‌اکنون به‌عنوان میراث گرانبهای جنوب محسوب می‌شود.

عبدالله بازماندگان یکی از بازماندگانی است که ۹۰ سال سن دارد و از ۸۱ سال پیش روی عرشه جهازهای چوبی که بادبان‌های تجارت را بر فراز هند و آفریقا می‌افراشتند کار می‌کند. او به‌طور اختصاصی با خبرنگار فارس در قشم به گفت‌وگو نشست که بخشی خاطراتش را در ذیل می‌خوانیم.

وی با بیان برخی از خاطرات و نحوه آشنایی‌اش با جهاز و دریا اظهار می‌کند: وقتی ۹ سالم بود برای کار روی لنج به‌عنوان شاگردی رفتم و در آن موقع روی عرشه کشتی‌ها یا جهازها درجه‌های مختلفی مثل ملوانی، سُکانی، ناخدا، ناخدادریا مُجدِمی و سرهنگ بود که بر حسب تجربه از توانایی فرد رتبه‌بندی می‌شد.

این ناخدای کهنه‌کار قشمی ادامه می‌دهد: یکبار که با جهاز خرمای بصری را برای ارسال به بمبئی بردیم به خورمیان میان رفتیم و از آنجا راهی بمبئی شدیم. وقتی به «کج منداوی» رسیدیم در آنجا به ما گفتند که وضعیت هوا مناسب نیست اما ناخدا «ضدیت» کرد و قبول نکرد که سفر را به تاخیر بی‌اندازد.

وی در ادامه گفت: یکی از قسمت‌هایی که بادبان روی آن سوار می‌شود، دچار مشکل شد و در نتیجه آن مجبور شدند که «ابیدار» که پایه‌ای است که روی آن بادبان سوار می‌شود، را پایین بیاورند و دوباره با طناب بادبان‌ها را بستند و یک شبانه‌روز معطلی نتیجه مقاومت ناخدا در برابر با دریای طوفانی بود که تاب مخالفت با خود نمی‌دید.

عبدالله که پس از کار روی لنج‌های صیادی و تجاری، سال‌های سال به کار نجاری و لنج‌سازی پرداخته می‌گوید: هیچ‌گاه از خاطرم نمیرم از وقتی که خواستیم «گابریل» نوعی گل برای پوشاندن او از رطوبت است را به آفریقا ببریم جزیره‌ای به نام «نوسی» (جزیره یا نزدیک ماداگاسکار) رسیدیم هیچ جهازی با شنا کردن روی امواج از آن رد نمی‌شد.

وی بیان می‌کند که در این منطقه با توجه به اینکه جهازها به‌صورت «سینگارهم» (کنار هم) حرکت می‌کردند با توجه به افزایش شدید سرعت باد، احتمال غرق شدن بسیار بود.

عبدالله بازماندگان که آن روزها روی عرشه کار می‌کرد از مقاومت سرسختانه ناخدا می‌گوید و ادامه می‌دهد: هر چقدر تمامی جوانان و افراد داخل جهاز گفتند بادبان‌ها را پایین بیاورید تا باد جهاز را غرق نکند، ناخدا قبول نکرد و می‌گفت اگر بادبان را پایین بیاورم، همسرم مرا را طلاق می‌دهد! از همین رو تفنگش را از داخل صندوق بیرون آورد و با تیرهای ساچمه‌ای چند سوراخ روی بادبان ایجاد کرد تا با حرکت باد از درون بادبان‌ها دیگر خطر طوفان و واژگونی لنج را تهدید نکند و باد از یک طرف آمده و از طرف دیگر عبور کند و این شد که بادبان‌ها سوراخ شدند اما بادبان پایین آمد و در نهایت توانستیم سالم به مقصد برسیم.

در این بین پای صحبت‌های «حسن پوزن» یکی دیگر از ناخداهای قدیمی جهاز که در مسیر قشم به کمپ‌های کوچک و بزرگ و ابوموسی، لنگه و دبی در تردد بوده است، نشستیم تا از خاطرات قدیمی این فرد و روش تجارت و عبور و مرور در حدود ۴۰ سال پیش با خبر شویم.

این ناخدای قدیمی می‌گوید: در آن زمان جهازها کلا چوبی بوده و با موتور دیزلی کار می‌کردند و تمامی عملیات به‌صورت دستی انجام می‌شد که این کار علاوه بر سختی‌هایی که به‌همراه داشت که هم‌ زمان زیادی می‌برد و هم سختی و مرارت فراوانی به‌همراه داشت.

پوزن ادامه می‌دهد: در زمان گذشته یخ وجود نداشت و به‌همین دلیل تمامی صید انجام شده می‌بایست به سرعت به «کَمات‌ها»‌ که همان دلال‌ها در گویش محلی هستند می‌رسید یا اینکه مستقیماً به بازارهایی در شهرهای بندری مثل بندرعباس، قشم و لنگه می‌رسید تا از فساد جلوگیری شود.

این ناخدای قدیمی می‌گوید: در آن زمان انداختن تور و جمع کردن آن تماماً توسط دست انجام می‌شد و به‌همین دلیل مقدار کمتری ماهی صید می‌شد و ملوانان سختی و زحمت به مراتب بیشتری را برای کشیدن تور از داخل آب می‌کشیدند.

وی از خاطرات زمان گذشته این چنین نقل می‌کند: یک بار برای ماهیگیری به‌صورت سینگارهم (کنار هم) به نزدیکی بندرخمیر رفته بودیم در طوفان گرفتار شدیم و شدت طوفان بسیار زیاد بود. با مواج شدن دریا جهازها دچار مشکل شدند و تعدادی از ملوانان نیز جان خود را از دست دادند اما از بخت خوش دو تن از ملوانانی که از آفریقا آمده بودند و تجربه کافی در مواجهه با این طوفان‌ها را داشتند به کمک ما آمدند و به جای حرکت به سمت ساحل، ما را به سمت دریا راهنمایی کردند تا با سوار شدن روی موج‌ها از مهلکه مرگ بگریزیم.

ناخدا حسن بیان می‌کند: ملوانان و ناخدایان دریادیده به ما یاد دادند چگونه، چه وقت آب داخل عرشه را کنترل کنیم و همین که مسیر ۹ ساعت را در حدود ۶ ساعت پیمودیم و سالم به مقصد رسیدیم.

ناخدای دریادیده قشمی می‌گوید: با توجه به نبود ایستگاه‌های هواشناسی و همچنین امکانات مخابراتی راداری و همچنین شناورهای ناجی دل دادن به دریا در دیرباز بسیار سخت بود و مردان روزگار آن زمان، تنها با تقویم محلی مسیرها را شکافته و از جهت بادها و آبها با توجه به فصل، روز، ماه و سال می‌توانستند شدت طوفان‌ها موج‌ها را همچنین دما و رطوبت را بسنجند.