تصادف جادهای هفتهی جاری که منجر به فوت نوجوان حافظ قرآن گشت اتفاق ناگواری بود که خانوادههایی را داغدار کرد و کام جامعه را تلخ نمود؛ اما این اولین و آخرین حادثه در این نوع نیست. همانند تصادفات چند ماه گذشته همچون تصادف چهار خواهر جوان در جادهی روستای کورزین و فوت دو نفر در […]
تصادف جادهای هفتهی جاری که منجر به فوت نوجوان حافظ قرآن گشت اتفاق ناگواری بود که خانوادههایی را داغدار کرد و کام جامعه را تلخ نمود؛ اما این اولین و آخرین حادثه در این نوع نیست.
همانند تصادفات چند ماه گذشته همچون تصادف چهار خواهر جوان در جادهی روستای کورزین و فوت دو نفر در جاده تورگان. رانندگی در جادههای قشم عبور از میدان مین است و دوئل با مرگ.
این جادهها تاکنون جان عزیزان بسیاری را ستانده است هم از بومیان و ساکنان و هم از مهمانان و گردشگرانی که با امید به گذران اوقاتی خوش پا به این دیار گذاشتهاند.
در اینجا تامل در نکاتی چند شاید بتواند تلنگری باشد برای مطالبه یک خواست فراموش شدهی عمومی.
جادهی اسفالته قشم به باسعیدو را جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس بنا نمود. این جاده برای آن دوران نعمتی بود که باعث تسهیل در ارتباط بین روستاهای قشم از دورترینشان یعنی باسعیدو تا دیگر روستاها با مرکز شهرستان گشته بود.
این جادهها برای آن روزگار که تعداد خودروها کم بود و تردد اندک، علیرغم ایراداتی که داشت، کارایی لازم را داشت.
اما این جاده با افزایش تعداد خودروها و به تبع آن افزایش تردد و هم چنین امکان ورود ماشین از سرزمین مادر، دیگر گنجایش این همه تردد را نداشت و بتدریج فرسوده گشت. نعمتی بود که به نقمت بدل گشت.
هرچند جادههای قشم در سالهای اخیر بطور پراکنده مرمت و بهسازی شدهاند و با تمام تلاشی که سازمانهای مربوطه داشتهاند بازهم مسیرهای مواصلاتی قشم دچار مشکل هستند.
از جمله ایرادات این جاده ها عرض اندک، نداشتن شانه خاکی، عدم وجود خط کشی و تابلوهای راهنمایی، وجود پیچهای غیر استاندارد و آسفالت فرسوده و ناکامل و ناسالم است.
تعمیر جادههای کنونی و احداث اتوبان قشم ـ باسعیدو هرچند امری عامالمنفعه بوده است کمتر بدان پرداخته شده است. از یک سو مردم جزیره هیچگاه نخواستهاند این امر را مصرانه بگوش مسئولان برسانند و برآن پافشاری، ابرام و اصرار نمایند؛ گویی این تصادفات و مرگ و میر برایند آنرا تقدیری محتوم دانستهاند که باید به آن تن در دهند؛ و بیشتر در پی آن بودند که در پی کسب امتیازاتی برای شهر و روستای خود باشند تا اینکه به این امر که یک مطالبه عمومی باشد بپردازند.
از سویی دیگر نمایندگان مجلس در ترددهای مکررشان حتما با کیفیت اسفانگیز این جادهها آشنا گشتهاند اما از آنجا که دغدغههایی مهمتر از این وجود داشته است به این امر وقعی ننهادهاند.
در ضلع سوم این مثلث سازمان منطقه آزاد قرار دارد که درصدد ایجاد منطقه نمونه گردشگری است و همگان را به دیدار از جزیرهی عجایب هفتگانه و سرمایهگذاری در آن دعوت میکند در حالیکه مهمترین زیرساخت آنرا فراهم نکرده است بطوریکه گردشگرانی که برای ورود به جزیره پس از پرداخت عوارضی کلان انتظار امکاناتی حداقلی را دارند با جادههایی فرسوده و نا آشنا مواجه میشوند.
حتی اگر قشم منطقه آزاد و نقطهای گردشگری هم نبود آیا مردم این جزیره استحقاق ترددی روانتر و آسانتر را نداشتند؟ امیدواریم تا جانهای بیشتری در این جادههای مرگ ستانده نشده است مسئولین امر در پی چارهای باشند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ